من در حال حاظر حدود 11 سالی هست که توی این شرکت به عنوان حسابدار مشغولم. خب اوایل که حسابدار نبودم یه دانشجوی ترم 2 حسابداری که مجبور بودم به خاطر کار شرکت بیشتر کلاس ها رو پنجشنبه و جمعه ها بگیرم و به هر صورتی که بود کارشناسی رو تمام کنم و دیگه هم سمت درس و ادامه تحصیل نرم. توی شرکت هم خبری از حسابدار ارشد نبود که فقط پایان هر سال یه آقایی میومد حسابها رو میبست و اظهارنامه رد میکرد و میرفت بدون اینکه بخواد از فوت و فن های حسابداری و اداره دارایی و تامین اجتماعی و غیره چیزی به من یاد بده. نمیگم الان خیلی کار بلدم اما همین اطلاعات دست و پا شکسته رو هم با خون دل و استرس های رفتن به اداره مالیاتی بدست آوردم. یکی از بدشانسی های ما حسابدارها همین قانون مالیات بر ارزش افزوده بود که قبل از اطلاع رسانی‌های گسترده اجباری شد و خیلی ها مجبور به پرداخت جریمه شدن که شرکت ما هم جز اون شرکتها بود. و دیگه اینکه چون قانون جدید بود خود کارمندان امور مالیاتی هم اطلاعات درست و حسابی ازش نداشتن و خیلی جاها با محاسبات اشتباه و برداشت‌های اشتباه از قانون شرکت ها رو بدهکار کردند. طی سال 90 تا 93 وقتی دفاتر شرکت ما رو حسابرسی کردند به جز ارزش افزوده های پرداختی دوباره مبالغ زیادی رو بدهکار شدیم و بعد از دوندگی های زیاد و رفتن به هیات های حل اختلاف مبالغی رو پرداخت کردیم و مبالغی رو هم طلبکار شدیم. این جریانات سال 94و 95 اتفاق افتاد و ما همون سال بدهی رو بصورت اقساط پرداخت کردیم و قرار شد مبلغ طلب شرکت بماند تا صدور برگ قطعی، که توی همون زمان کارمند مطلع از پرونده ما جابجا شد و علی الرغم پیگیری های متعدد من برگ قطعی صادر نشد تا همین دو ماه پیش که من از مرخصی برگشته بودم، کارمند اجراییات اداره ارزش افزوده با توپ پر اومد شرکت که شما مبلغ بدهی زیادی از سال 90 تا 93 دارید و چون مراجعه نکردین من مجبورم حسابها را مسدود کنم و بعد از اینکه یه سری مدارک بهش نشون دادیم متقاعد شد و رفت. و من از همون زمان پیگیر صدور برگ قطعی مالیات بودم به خیال اینکه شرکت طلبکار هم هست و امروز وقتی رفتم برگ ها رو تحویل بگیرم، دیدم بله شرکت به اندازه مبلغی که میگفتن طلبکار هستین رو توی سال 90 بدهکار و نصف اون مبلغ رو توی سالهای بعد طلبکاره و طبق قانون مبلغ بدهکاری از طلب کسر نمیشه و ما باید اول بدهی رو پرداخت کنیم و بعد درخواست استرداد طلب رو بدیم که اون رو هم گفتن احتمالا با جریمه ها تهاتر بشه البته اگر جریمه بیشتر از اون مبلغ نشود. خلاصه اینکه طی این چند سال من متوجه شدم که ادارات دارایی فکر میکنند با یه سری و یا آدم هایی که گنج قارون دارن روبرو هستن و هرجور دوست دارند پرونده های این افراد رو بررسی میکنند. البته که توی هر شغلی آدم های خوب و دلسوز هم کم نیستن و این خصلت رو نمیشه به همه تعمیم داد.

اندر احوالات شب چله 98

نوشتن هم انگیزه میخواد

ای حرمت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده .... لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده

رو ,شرکت ,هم ,های ,سال ,ها ,سال 90 ,شد و ,رو هم ,ارزش افزوده ,که توی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه آموزشی مای پی تی ای (mypte) ]چشمه جاری مجله تفریحی جذاب ترین داستان و داستان نویسی معماری معاصر و آنچه بر سر آن آمد گز کرمانی وحید پیام نور زندگینامه مرکز خرید دام زنده ساحل سپید